کد مطلب:211357 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:110
عقل سالم فکر کردن - خواستن در اتحاد و هماهنگی
در اخبار هفته شماره 43 دوره چهارم مورخه 12 اسفند 1338 مقاله ای تحت عنوان ماجراهای فكر اثر برتراند راسل بود كه گویا حق چاپ آن به اخبار هفته داده شده بود زیر عكس پیرمردی خوش قیافه و متفكر كه توجه نگارنده را جلب كرد چه نكات جالبی داشت كه واقعا نیروی تفكر بشر را قوت می بخشد و در همان روز كتاب زندگانی حضرت امام جعفرصادق (ع) دست مطالعه بود - و تعلیماتی كه به شاگردان خود می داد می دیدم همین
[ صفحه 175]
نكاتی كه امروز از مغزهای متفكر غرب و آمریكا از نیروی تفكر بشر در توسعه می باشد همان مواد مورد توجه بوده و سیزده قرن پیش برای تنویر افكار در مكتب تربیتی مخصوصی به كار برده می شد.
مثلا در تعریف عقل گفته اند عقل آن چیزی است كه آدمی را راهنمای بندگی خدا و به دست آوردن بهشت می باشد در این جمله كوتاه عقل را به تسلیم شدن پیشگاه خالق عالم و با خواستن بهشت و فكر كردن در اینكه بهشت كجا است و چگونه است و از كیست؟ به كار و كوشش می اندازد.
امروز هم می گویند عقل سلیم تركیب متعادلی از فكر كردن و خواستن و احساس كردن است و همان معنی كه در فكر كردن و خواستن می نمایند در چند قرن پیش گفته اند.
الفكر حركة من المبادی
و من مبادی الی المرادی
و حس كردن عكس برادری از موجودات عالم است و ادراك اندازه گیری و حساب تناسب و تعادل آن احساس است و اتفاقا این حس و احساس به اندازه ای در توسعه آفرینش و نیروی فكر و در راه تنازع بقاء و پرورش عقل گشایش یافته و قابل كشش شده كه حد و حساب ندارد زیرا حس و درك یك موضوع به حكم تداعی معانی با حساب و تناسب اشیاء مشابه آن ارتباط پیدا می كند و تشابه عوالم برای مرد متفكر به خوبی احساس و حل و هضم می گردد.
برای مثال می گوید ما احكام ده گانه ای داریم كه نباید مرتكب قتل و سرقت و نهب و غارت شویم اما در خارج در محیط اجتماع خودمان این احكام محدودیتهائی پیدا می كند كه در اصل آن ما را به تردید می اندازد زیرا می بینیم بسیاری از مردان بزرگ تاریخ كه شهرت و عظمتی پیدا كرده اند آنها هستند كه به مردم و ملت خود در راه قتل و غارت ملل دیگر كمك كرده حتی همین امروز در انگلستان خانواده هائی یافت می شوند كه به این معاونت در قتل و غارت مباهات و مفاخرت می نمایند مانند طایفه نرمان كه طایفه ساكسون ها را كشته و اموال آنها را غارت كرده اند.
بنابراین آن عقیده با این عمل كاملا منافات دارد.
در مكتب جعفری در باب مصادقة الاخوان می بینیم كه امام صادق (ع) به اصحابش سخت توصیه و تأكید می فرماید كه مبادا شما آنگونه مردمی باشید كه عقایدتان با اعمالتان مخالف باشد؟ و از كلمات جد و پدرش نیز به صورت دعا و دستور
[ صفحه 176]
دیده می شود كه می فرماید اعمال خود را ترجمان عقاید خود قرار دهید.
[ صفحه 175]
نكاتی كه امروز از مغزهای متفكر غرب و آمریكا از نیروی تفكر بشر در توسعه می باشد همان مواد مورد توجه بوده و سیزده قرن پیش برای تنویر افكار در مكتب تربیتی مخصوصی به كار برده می شد.
مثلا در تعریف عقل گفته اند عقل آن چیزی است كه آدمی را راهنمای بندگی خدا و به دست آوردن بهشت می باشد در این جمله كوتاه عقل را به تسلیم شدن پیشگاه خالق عالم و با خواستن بهشت و فكر كردن در اینكه بهشت كجا است و چگونه است و از كیست؟ به كار و كوشش می اندازد.
امروز هم می گویند عقل سلیم تركیب متعادلی از فكر كردن و خواستن و احساس كردن است و همان معنی كه در فكر كردن و خواستن می نمایند در چند قرن پیش گفته اند.
الفكر حركة من المبادی
و من مبادی الی المرادی
و حس كردن عكس برادری از موجودات عالم است و ادراك اندازه گیری و حساب تناسب و تعادل آن احساس است و اتفاقا این حس و احساس به اندازه ای در توسعه آفرینش و نیروی فكر و در راه تنازع بقاء و پرورش عقل گشایش یافته و قابل كشش شده كه حد و حساب ندارد زیرا حس و درك یك موضوع به حكم تداعی معانی با حساب و تناسب اشیاء مشابه آن ارتباط پیدا می كند و تشابه عوالم برای مرد متفكر به خوبی احساس و حل و هضم می گردد.
برای مثال می گوید ما احكام ده گانه ای داریم كه نباید مرتكب قتل و سرقت و نهب و غارت شویم اما در خارج در محیط اجتماع خودمان این احكام محدودیتهائی پیدا می كند كه در اصل آن ما را به تردید می اندازد زیرا می بینیم بسیاری از مردان بزرگ تاریخ كه شهرت و عظمتی پیدا كرده اند آنها هستند كه به مردم و ملت خود در راه قتل و غارت ملل دیگر كمك كرده حتی همین امروز در انگلستان خانواده هائی یافت می شوند كه به این معاونت در قتل و غارت مباهات و مفاخرت می نمایند مانند طایفه نرمان كه طایفه ساكسون ها را كشته و اموال آنها را غارت كرده اند.
بنابراین آن عقیده با این عمل كاملا منافات دارد.
در مكتب جعفری در باب مصادقة الاخوان می بینیم كه امام صادق (ع) به اصحابش سخت توصیه و تأكید می فرماید كه مبادا شما آنگونه مردمی باشید كه عقایدتان با اعمالتان مخالف باشد؟ و از كلمات جد و پدرش نیز به صورت دعا و دستور
[ صفحه 176]
دیده می شود كه می فرماید اعمال خود را ترجمان عقاید خود قرار دهید.